ویژگی های اخلاقی همسر تان را تغییر دهید
یکشنبه 2 اسفند 1394 12:40 ب.ظنوع مطلب :روانشناسی خانواده ،
اگر به فكر تغییر در ویژگیهای اخلاقی همسر تان هستید با توصیههای ما همراه شوید:
این آرزو منصفانه نیست
مسئله چیست؟ باید با خودتان صادق باشید و بدانید كه چرا میخواهید همسرتان تغییر كند؟ تغییر كند تا شما همینطور كه هستید خوب جلوه كنید و مشكلی پیش نیاید؟! تغییر كند تا اعتبار خانوادگی و اجتماعی خودش بهتر شود؟ تغییر كند تا پیش خدا عزیزتر شود؟ تغییر كند تا شما بتوانید بیشتر فخر خوبیهایش را جلوی دیگران بفروشید؟ اگر صورت مسئله و خواست شما یك نیاز برای خود همسرتان نباشد و عرف جامعه و دین، آن را بد نداند، اصلا صورتمسئله منصفانهای ندارید كه برای خودتان آن را دغدغه كنید.
باید تغییر كنی
دغدغه تغییر همسر اغلب در چند گروه از همسران بسیار دیده میشود؛ گروهی از جوانان كه بله گفتهاند اما حتی در همان لحظه بهخودشان امید دادهاند كه من میتوانم او را تغییر بدهم و در روزهای زندگی دائم سودای تغییر همسرشان را دارند، درحالیكه همسر بالغ شما فقط در چند حوزه و در گذر زمان و با صبر و كمك متخصص توان تغییر را میتواند پیدا كند. گروه دوم همسرانی كه فكرشان صفر و صدی است.
توقع افراطی از همسر و اینكه تو باید یك ایدهآل كامل شوی در این گروه بیتوجه به ضعفهای خودشان تكرار میشود. گروه سوم افرادی هستند كه مشكل اعتماد به نفس دارند. این همسران برای اینكه آنطور باشند كه دیگران دیكته میكنند و دوست دارند، هر كاری میكنند كه مورد تأیید دیگران باشند و به همسرشان فشار میآورند كه تغییر كند.
كنایه و تمسخر راه بدی برای تغییر و اصلاح همسرتان است
بدترین رفتارها و زشتترین جملهها
1- تو بدی و من خوب؛ باید تغییر كنی. خودتان را ملاك خوبیها به او معرفی نكنید.
2- مقایسه با دیگران قدرت فكر و تغییر را از او میگیرد.
3- توقع تغییر سریع محال است. او یكشبه این نشده پس شما هم به او زمان دهید و مهربانانه شریك بهتر شدنش شوید.
4- نگویید كه اینطوری دوستت ندارم یا قبولت ندارم.
5- طعنه، كنایه و تمسخر راه بدی برای تغییر و اصلاح همسرتان است پس خودتان را با او غریبه نكنید تا انگیزه بهتر شدن داشته باشد.
6- جلوی جمع اگر تذكری بدهید حتی اصلاح او در خلوت خودتان هم سختتر میشود؛ این نكته را فراموش نكنید.
خودش چه میگوید
اگر به نقاط ضعف خودتان هم فكر كردهاید و برای حل آن تلاش میكنید، چیزی را از همسرتان میخواهید كه خودتان اهل آن هستید، تغییر او را برای بهتر شدن شخصیت خود او درنظر دارید و در عین حال متوجه خوبیهایش هم هستید، میتوانید به اصلاح همسرتان كمك كنید. كلمه تغییر اغلب با نوعی نگاه از بالا به پایین همراه است و سهم اختیار فرد بالغ را نادیده میگیرد.
پس، از این كلمه در برابر همسرتان استفاده نكنید. بدانید كه خودش چه نظری برای مشكلش دارد تا شیوه برخوردتان را پیدا كنید. همسری كه خودش واقف به مشكل هست را میتوانید در گفتوگو، شركت در مشاوره، یادآوری گذاشتن روی موبایلش یا دیوار خانه، دلگرمی دادن به او و...یاری دهید. اما اگر همسرتان میگوید من مشكلی ندارم، وارد بحث با او نشوید. در لحظه انجام یك رفتار خطا از آن بگذرید و در نخستین فرصت آرام، به شیوه غیرمستقیم و غیرتهاجمی به او تذكر بدهید و برای رفتارهای خوبش او را تحسین كنید.
منبع: هفت گنج
آدرس نوشته
نوشته شده توسط: پیمان کوره پز | آخرین ویرایش:یکشنبه 2 اسفند 1394 | نظرات()
برچسب ها: اخلاق همسر ، تغییر رفتار همسر ، تغییر همسر ،
همسرم یا دوستانم؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 02:26 ق.ظنوع مطلب :روانشناسی خانواده ،
شاید برای خیلی از شما این سوال پیش آمده باشد که بعد از ازدواج و ورود به
دنیای تاهل تا چه حد می توانیم دوستی های دوران مجردی مانند رابطه با
همکلاسی های دوران مدرسه، دوران دانشگاه و یا حتی یک دوست خانوادگی قدیمی
را ادامه دهیم؟ آیا ادامه دادن این دوستی ها ممکن است به ضرر زندگی زناشویی
ما تمام شود؟
آیا باید برای ادامه دادن این رابطه ها و دوستی های عمیق، از همسرمان
اجازه بگیریم؟ دوستی های بعد از ازدواج اگر قرار بر ادامه دادن این دوستی
ها بود رابطه ما باید چگونه باشد؟ ارتباط خانوادگی داشته باشیم یا به یاد
دوران مجردی اوقاتی را به تنهایی با هم سپری کنیم؟ و .... البته باید توجه
داشت که حفظ ارتباطات دوستانه دوران تجرد بعد از ازدواج مانند شمشیر دو لبه
است و می تواند فواید و مضرات زیادی را به همراه داشته باشد. برخی از
افراد این نوع دوستی ها را به طور کلی خوب و برخی بد می دانند.
برخی از دلایل افرادی که حفظ این نوع روابط را نادرست می دانند عبارتند از: ادامه دادن ارتباطات دوستانه بعد از ازدواج می تواند باعث ایجاد کدورت میان زوجین گردد. زیرا همسرتان فکرمی کند که شما بیشتر اوقات خود را با دوست تان می گذرانید و این موضوع باعث بروز مشکلات اساسی در ازدواجتان می گردد زیرا همسر شما نیاز دارد که حس کند او مقدم بر تمام دوستان و همدوره ای های شماست. همچنین ممکن است زمانی فرا برسد که همسرتان احساس کند دوست شما خواهان گذراندن اوقات بیشتری با شماست، لذا این مطلب هم باعث کینه و کشمکش میان شما و همسرتان می شود. همچنین این موضوع می تواند نشان دهنده میزان ارزش و بهای شما به زندگی تان و میزان اهمیت همسرتان در زندگی تان باشد. مشکل دیگر دوستی های بعد از ازدواج این است که بسیار دید شده که برخی از افراد به طور ناخودآگاه بیشتر به دوستان خود استناد کرده و حتی در مورد بسیاری از مشکلات و اختلافات زناشویی به دنبال کسب مشاوره با دوستان خود هستند و حتی در مواقع بروز تنش و اختلاف بیشتر برای گفتگو و همصحبتی سراغ دوستان خود می روند تا اینکه سعی در اصلاح رابطه با همسرشان داشته باشند.
در این صورت و با ادامه دادن این روال همسرتان کم کم به این نتیجه می رسد که به حال خود رها شده و مسلما به روابط دوستانه شما احساس حسادت و نفرت خواهد داشت. بنابراین چنانچه همسرتان را در روابط دوستانه خود مشارکت ندهید این دوستی ها مسلما دردسر ساز خواهد شد به خصوص هنگامی که بدون حضور همسرتان اوقاتی را با دوست مذکور بگذرانید و یا بدتر از همه اینکه روابط دوستانه و مجردی خود را دور از چشم همسرتان ادامه داده و از چشم او پنهان دارید. چنانچه فکر می کنید نیاز دارید که این روابط را به طور مخفیانه ادامه دهید باید بدانید که مشکلاتی که در زندگی تان درست خواهد کرد فراتر از چیزی است که تصور می کنید. شاید تصور کنید که این نوع دوستی ها وقت زیادی از زندگی زناشویی شما را نمی گیرد اما در صورتی که همسرتان به این روابط حساس باشد ادامه دادن این دوستی هم برای شما و هم برای همسرتان مشکل آفرین خواهد شد.
اگر رابطه دوستانه بعد از ازدواج به تازگی شروع نشده باشد بلکه مربوط به دوستی های دوران تحصیل و حتی ادامه دوستی های کودکی تان باشد احتمالا با حساسیت کمتری توام است بنابراین هرگاه حس کردید که بیش از همسرتان به دوستان دوران تجردتان وابسته شده اید و بیشتر از آنکه در کنار همسرتان باشید در کنار دوستانتان بوده و از بودن با انها بیشتر لذت می برید لازم است که احساس خطر کرده و هر چه سریع تر به این روابط دوستانه پایان داده و یا به آنها حالت اعتدلال بخشید. البته این نوع دوستی ها دارای جنبه های مثبتی نیز می باشد که عبارتند از: اگر به همان مقدار یا بیشتر از زمانی که وقت صرف دوستانتان می کنید این زمان را صرف همسرتان کنید این دوستی مشکل چندانی در زندگی زناشویی شما ایجاد نمی کند. هر دو این افراد چه دوستان و چه همسر می توانند در زندگی شما به طور همزمان حضور فعال داشته باشند اما این حضور باید حساب شده و از روی ضوابط باشد. مثلا نباید همسر شما حس کند که در اثر این روابط، حضور و اهمیت وی در زندگی شما کمرنگ شده و یا به حال خود رها شده است.
لازم است به طریقی عمل کنید که به همسرتان این اطمینان را بدهید که بیشتر توجه و تمرکز شما معطوف به زندگی زناشویی تان است نه رابطه دوستانه تان. به این طریق می توانید از بروز حسادت و کینه در همسرتان خودداری کنید. چنانچه فکر می کنید نیاز دارید که این روابط را به طور مخفیانه ادامه دهید باید بدانید که مشکلاتی که در زندگی تان درست خواهد کرد فراتر از چیزی است که تصور می کنید اگر رابطه دوستانه بعد از ازدواج به تازگی شروع نشده باشد بلکه مربوط به دوستی های دوران تحصیل و حتی ادامه دوستی های کودکی تان باشد احتمالا با حساسیت کمتری توام است.
زیرا وقتی ازدواج کردید دیگر حضور آنها کمتر جنبه افراطی خواهد داشت. هرگاه قصد داشتید با دوستان خود اوقاتی را گذرانده و به بیرون بروید لازم است که حتما این مساله را با همسرتان به مشارکت بگذارید و از مخفی کاری و پنهان کاری در این زمینه به شدت خودداری کنید زیرا این امر باعث بروز نگرانی و بروز کشمکش و درگیری در زندگی زناشویی تان می شود. در عوض هرگاه قصد داشتید با دوستانتان بیرون بروید در صورت امکان و در صورت حضور خانواده های آنها، حتما همسرتان را هم به همراه خود ببرید.
دوستی های بعد از ازدواج همچنین اگر بنا به دلایل مختلف ملزم به ادامه دادن این دوستی ها هستید(مانند دوستی هایی که ناشی از شرایط کاری ایجاد می گردد و از آنها گریزی نیست) مخفی کاری و رفت و آمد دزدکی اشتباهترین کاری است که شما می توانید انجام دهید چرا که اگر این رابطه صرفا جنبه کاری داشته باشد اصلا دلیل به پنهان کاری و مخفی کاری نیست و هیچ دلیل وجود ندارد که بخواهید این مساله را از دید همسرتان مخفی نگهدارید. البته ذکر این نکته ضروری است که منظور ما تعریف و تمجید یا نکوهش افراطی از ادامه دادن دوستی های تجرد در دوران متاهلی نیست بلکه تنها قصد داشتیم شما را متوجه حساسیت ارتباطات بعد از ازدواجتان کنیم چرا که اگر هر ارتباطی بعد از ازدواج از حد خود خارج شود حتی سازنده ترین و عمیق ترین دوستی ها هم می تواند مشکل ساز شود.
از طرف دیگر وجود یک دوست و همراه نزدیک و دلسوز در زندگی همه ما احساس می شود لذا با اتخاذ رویکردی متعادل خواهید توانست هم از دوستی های خود لذت ببرید و هم از زندگی زناشویی تان.
نوشته شده توسط: پیمان کوره پز | آخرین ویرایش:- | نظرات()
برچسب ها: همسرم یا دوستانم ، روانشناسی خانواده ، مشکلات خانواده ،
عشق یک طرفه ؟!
شنبه 1 بهمن 1390 02:23 ق.ظنوع مطلب :روانشناسی خانواده ،روانشناسی ازدواج ،
یادتان نرود برای شما كه آینده تان را در گرو زندگی مشترک با او قرار داده
اید، مورد توجه قرار گرفتن و دوست داشته شدن یك حق طبیعی است. برای اینكه
او را هم درگیر یك عشق واقعی كنید و برای نشان دادن حس واقعی آمادهاش
كنید، راههای زیادی وجود دارد؛ بهتر است قبل از ناامید شدن این راهها را
امتحان كنید و بعد در مورد او و ارتباطتان قضاوت كنید.
آنقدر دوستش دارید كه دل كندن از این رابطه برایتان اگر محال نباشد،
لااقل زیادی سخت است؟ از همان روز که به خواستگاری تان آمده و رسما نامزد
شما شده، برای ساختن این رابطه هر كاری كردهاید اما باز هم همه چیز آنطور
كه میخواهید پیش نمیرود؟ احساس میكنید با وجود تمام علاقهای كه به او
دارید، چندان دوستتان ندارد یا اینكه سرنوشت این رابطه برایش آنقدرها هم
مهم نیست و گاهی به خودتان می گویید شاید همین روزها از ازدواج با شما
منصرف شود؟ یادتان نرود برای شما كه آینده تان را در گرو زندگی مشترک با او
قرار داده اید، مورد توجه قرار گرفتن و دوست داشته شدن یك حق طبیعی است.
برای اینكه او را هم درگیر یك عشق واقعی كنید و برای نشان دادن حس واقعی آمادهاش كنید، راههای زیادی وجود دارد؛ بهتر است قبل از ناامید شدن این راهها را امتحان كنید و بعد در مورد او و ارتباطتان قضاوت كنید. با هم بخندید نامزدتان را در تفریحات و فعالیتهایتان دخیل كنید و اگر هم موفق نمیشوید، خودتان زحمت وارد شدن به تفریحات او را بكشید. مثلا از او بپرسید كه امروز دوست دارد وقتش را چطور بگذراند؟ اگر میخواهد یك مسابقه مهم فوتبال را ببیند با او همراه شوید یا اگر هوس دیدن یك فیلم را كرده با هم به سینما بروید. اگر بخواهید خودتان مشغول كارهایتان باشید و او هم درگیر كارهای خودش، فاصله شما از این چیزی كه هست بیشتر خواهد شد. سعی كنید علائق مشتركتان را پررنگتر كنید. اگر شما 2 آدم كاملا متفاوت با علائق و فعالیتهای متفاوت باشید، هرگز نمیتوانید آنطور كه میخواهید به دنیای یكدیگر وارد شوید.
خودتان را قربانی نكنید به این بهانه كه میخواهید یك رابطه دوطرفه بسازید خود را بنده نامزدتان نكنید. فكر نكنید با امتیاز دادنهای بیوقفه، او به این رابطه تكیه خواهد كرد و شما همه كس او خواهید شد. شما قرار است شریک زندگی او باشید نه کسی که همه مشکلاتش را تحمل میکند و شکایتی هم نمی کند. شخصیت و استقلال خودتان را حفظ كنید. هیچ مردی از اینكه وقتش را با یك زن منفعل بگذراند احساس خوشبختی نمیكند. پس سعی كنید واقعا یك رابطه دو طرفه بسازید نه اینكه با چشم گفتن همیشگی بخواهید دل او را به دست بیاورید.
سعی كنید تا آنجا كه میتوانید در دسترش باشید اما این حق شماست كه چنین انتظاری را از او هم داشته باشید. اگر میبینید كه او تمایلی به این موضوع نشان نمیدهد، یكدفعه همه چیز را به هم نریزید بلكه سعی كنید با زیركی تعادلی در این بدهبستانها بهوجود بیاورید البته یادتان نرود كه قبل از قضاوت كردن باید نگاهی به شرایط او هم بیندازید. ممكن است اینكه او وقت زیادی را برای بیرون رفتن با شما اختصاص نمیدهد برایتان نشانه بیعلاقگیاش به شما باشد اما شاید هم شرایط كاری او در این روزها به شكلی است كه واقعا نمیتواند بیشتر از این شما را ببیند. به اطرافیانش گره بخورید سعی كنید در دوره نامزدی بیشتر به زندگی خصوصیاش وارد شوید.
اینکه هنوز رسما ازدواج نکرده اید را بهانه نکنید چراکه نامزدی باید زمان تکمیل شناخت شما باشد. دوستانش را ببینید و تلاش كنید كه به جمعشان وارد شوید. هر چه بیشتر خودتان را در زندگی او جا دهید، نزدیكی شما به یكدیگر بیشتر خواهد شد. گاهی هم او را به جمع دوستانتان بیاورید یا وقتی كه میخواهید با خواهرتان و همسرش برای شام بیرون بروید او و یكی از اعضای خانواده یا دوست صمیمیاش را هم با خود همراه كنید. اجازه دهید كه بخشی از زندگی روزانه او باشید اما طوری رفتار نكنید كه از اصرارهای شما خسته و عصبی شود. در ضمن شما باید در مورد خاطرههای تلخ و شیرینش، آدمهایی كه دوستشان دارد یا از آنها بیزار است و... هم اطلاعات دقیقی داشته باشید تا بتوانید در موقعیتهای مختلف واكنشهایش را حدس بزنید و خودتان هم بهترین همراه برای هر حال و هوایش بشوید. به خاطراتش وارد شوید سعی كنید، تجربههای مشتركی داشته باشید.
به یك محل جدید بروید و یك پیك نیك خوب را تجربه كنید. یك ورزش 2 نفره انتخاب كنید یا اینكه قرار یك پیاده روی هر روزه را با هم بگذارید. سعی كنید بخشی از حافظه او شوید و برایش تداعیكننده شرایط یا مكانهایی باشید كه همیشه با هم تجربهشان میكنید. با هم به كنسرتهای موسیقی بروید و آلبومهای جدید را تجربه كنید. با این كار شما كم كم بخشی از خاطره شنیداری او هم میشوید. شاید ابتدا او شما را درگیر همه قرارها و تفریحاتش نكند اما به مرور میل او به حضور شما بیشتر خواهد شد و زمانی كه لذت واقعی این تجربههای مشترك را حس كرد، بودن با شما برایش ارزش بیشتری خواهد داشت. هفته ای فقط یك تغییر به نامزدتان در این رابطه مسئولیتهایی بدهید. همانطور كه خودتان همه هوش و حواستان به او و آرامشش است، باید انتظارهایی هم داشته باشید. اگر ازدواج كردهاید او را در مسئولیتهای خانه سهیم كرده و سعی كنید در مورد تصمیمگیریهای اقتصادی و برنامهریزیهای آینده، خودتان را وارد میدان تصمیمگیریاش بكنید.
اگر هم نامزد هستید و میبینید كه مرد آیندهتان زیاده از حد از شما فاصله میگیرد، از او بخواهید كه گاهی دنبالتان بیاید، در مورد بعضی كارها و موضوعات برایتان تحقیق كند یا نظرش را در مورد كارهایی كه میخواهید انجام دهید بپرسید و وادارش كنید كه فكرش درگیر فعالیتهای شما و آیندهتان شود. باز هم باید تاكید كنیم كه در سهیم كردن او اغراق نكرده و فكر نكنید یك روزه باید همه چیز تغییر كند. اگر شما هر هفته یك تغییر كوچك هم در این رابطه بهوجود بیاورید یك برنده واقعی هستید. به او بگویید كه چه انتظاراتی از او و این رابطه دارید. سعی كنید بدون دعوا و گلایههای همیشگی، خودتان را به او بشناسانید. هیچ وقت محبتش را رد نكنید. اگر پیشنهاد یك شام بیرون را میدهد نه نگویید و نخواهید با مراعات كردنهای بیهوده فاصله خودتان با او را بیشتر كنید. از او بخواهید كه مثل شما به فكر برنامهریزیهای مشتركتان باشد یا اینكه گاهی به شیوهای كه دوست دارید و برایش توضیح دادهاید به شما محبت كند. با دنیای هم آشنا شوید دورههای مشاوره 2 نفره را تجربه كنید.
با مطرح كردن خواستهها و احساساتتان در كنار هم و در مقابل یك متخصص بیطرف هم یكدیگر را بیشتر بشناسید و هم با دنیای واقعی زنان و مردان هم آشنا شوید. شاید بد نباشد گاهی در كلاسها و همایشهای رایگانی كه برای زوج درمانی برگزار میشود هم شركت كنید و با یاد گرفتن فوت و فن گفتوگو با همسر یا نامزدتان، از این فاصلهای كه میان شما ایجاد شده كم كنید. یا رومی روم؛ یا زنگی زنگ نامزدی یک مرحله حساس از زندگی شماست. مرحله ای که در آن نمی توانید به بهانه های کوچک همه چیز را از بین ببرید و نباید هم دلایل بزرگی که به شما خطر یک زندگی ناموفق را گوشزد می کنند نادیده بگیرید. اگر برای ترككردن این رابطه آماده نیستید پس باید راهی برای درست كردنش پیدا كنید.
به نامزدتان بگویید كه چه رفتارهایی باعث آزرده شدنتان میشود، چه انتظاراتی از او دارید و حتی اگر واقعا از این فاصله نگران هستید، نگرانیتان را با او درمان بگذارید و بگویید كه نمیتوانید آنطور كه میخواهید به سرنوشت این رابطه امیدوار باشید. شاید همسر یا نامزدتان نداند كه چطور میتواند به شما نزدیكتر شود، پس با گفتوگو دوستی میانتان را عمیقتر كنید اما شاید او واقعا میلی به بهتر كردن این رابطه نداشته باشد. اگر شفاف با هم در مورد آینده و احساستان حرف بزنید شاید بتوانید تصمیم منطقیتری بگیرید و بدانید كه شكاف میان شما 2 نفر پر شدنی است یا اینكه بیش از آنچه فكر میكنید رابطهتان از دست رفته است.
نوشته شده توسط: پیمان کوره پز | آخرین ویرایش:شنبه 1 بهمن 1390 | نظرات()
برچسب ها: عشق یک طرفه ، عشق ، روانشناسی عشق یک طرفه ،
اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام
یکشنبه 6 آذر 1390 06:58 ب.ظنوع مطلب :روانشناسی خانواده ،
اسلام از همان ابتدای تولد برنامهها و دستورات خاصی را برای رشد و تربیت کودک تنظیم فرموده و اجرای آن را بر عهده خانواده قرار داده است. بطوریکه در سراسر دوره کودکی و نوجوانی که مهمترین دوران رشد و تربیت کودک است برنامههای خاص و سفارشهای تربیتی بسیاری را در انتخاب اسم ، شیر دادن و از شیر گرفتن ، در محبت و مهروزی به کودکان و در رعایت عدالت ، وفای به عهد نسبت به آنها چه در دوره بلوغ و چه در دوره نوجوانی بیان داشته است.
امام سجاد علیهالسلام میفرمایند: حق کودک تو بر تو این است که بدانی وجود او از توست و بد و خوب او در این دنیا به تو ارتباط پیدا میکند و باید بدانی که در سرپرستی او مسئولیت داری و مسئول هستی که او را به بهترین وجه تربیت کنی و بر عهده توست که او را به خداوند بزرگ راهنمای کنی. (مکارمالاخلاق صفحه 233).
همچنین امام سجاد علیهالسلام در تاکید بر اهمیت شیوه تربیت درست فرزندان میفرمایند: با فرزندت آنچنان رفتار کن که اثر نیکوی تربیت تو مایه زیبایی و جمال اجتماعی او شود. یا اینکه او را چنان تربیت کن که بتواند در کارهای مختلف زندگی با عزت و آرزومندی زندگی کند و مایه زیبایی و جمال تو بوده باشد.
پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند: به کودکان خود احترام بگذارید و با آداب و روش پسندیده با آنها رفتار کنید. اسلام علاوه بر تاکیدی که بر نقش تربیتی خانواده قائل است شیوههای مناسب تربیتی را پیش روی خانوادهها قرار میدهد. بطوری که با تاکید بر تکریم و تشویق فرزندان خانواده را از اعمال روشهای تنبیهی باز میدارد.
حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: عاقل بوسیله ادب پند میپذیرد و این چارپایانند که جز با زدن تربیت نمیشوند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند: خدای رحمت کند کسی را که در نیکوکاری و نیکی به فرزندش کمک کند. سوال شد چگونه فرزند خود را در نیکی کمک بکند؟ فرمود: آنچه در توانایی کودک است و برایش میسر است، از او بپذیرد و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست از او نخواهد و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکند.
اسلام همچنین به موضوع تفاوتهای فردی که مورد توجه روان شناسان است توجه داشته است. از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت میداند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر میتوان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد میداند.
اسلام آئین الهی و مقدسی است که برای خانواده اهمیت فراوان قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی میشناسد. اسلام وحدت جامعه را از وحدت زوجین و وحدت اعضا خانواده میشناسد و علائق انسانی موجود در خانواده را قابل گسترش و نشر در جامعه به حساب میآورد. اسلام معتقد است برای اینکه جامعهها تحت ضابطه در آیند چارهای جز این نیست که نخست خانواده تحت ضابطه درآید و هر گونه نظم و سازندگی باید از خانواده آغاز گردد و دامنه سازندگی و گسترش به جامعه کشانده شود و حیات اجتماعی تحت نظم و ضابطه در آید.
اسلام خانواده را کانون اخلاقی جامعه میداند. نوع تربیت و ارتباطات موجود در خانواده موجد وحدت و منش اجتماعی است. همچنین خانواده را مرکزی سرنوشت ساز در جنبه انحراف و عصیان ذکر کردهاند و از آن جهت که کودک پستیها و دنائتها را در آنجا تجربه کرده و آموخته است. صفات اجتماعی کودک برخاسته از خانواده است. اسلام خواستار نسلی است سالم ، پاک و عفیف و موجد افتخار برای جامعه انسانی. چنین نسلی جز در دامن خانواده سالم نمیتواند تربیت شود. وظیفهای که خانواده در قبال تربیت فرد دارد و نقش مهمی که در این زمینه ایفا میکند در واقع به وظیفه او در قبال تربیت جامعه پیوند میخورد.
بر این اساس اسلام با مد نظر قرار دادن تاثیرات خانواده در تربیت فرزندان ، سلامت اجتماع را در گروی خانواده سالم میداند. خانواده سالم علاوه بر رشد و شکوفایی فرزندان ، تربیت سالمی را که همسران از یکدیگر دریافت میدارند را نیز از نظر دور نگه نمیدارد. خانواده سالم چارچوب امنی برای همسر و فرزندان آنهاست. این چارچوب گسترش یافته چارچوب امن جامعه را فراهم میسازد.
نوشته شده توسط: پیمان کوره پز | آخرین ویرایش:- | نظرات()
برچسب ها: اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام ، اهمیت خانواده ،
خانواده درمانی
یکشنبه 6 آذر 1390 03:54 ب.ظنوع مطلب :روانشناسی خانواده ،
در
این نوع درمان آموزش ، پیشگیری و درمان برای کمک به خانوادهها ، کل
خانواده را دربرمیگیرد. برای حل مشکل خانواده یا یکی از اعضا آن کل سیستم
خانواده مور توجه قرار میگیرد و تلاش میشود علل بروز و عوامل تشدید کننده
مشکل در داخل خانواده و در نوع روابط اعضا با یکدیگر مورد بررسی قرار
گیرد. این شیوه از درمان مبتنی بر رویکرد سیستمهاست و معتقد است زمانی
میتوان به رفع یک مشکل نائل شد که از نیروی تک تک اعضا استفاده کرد و
عوامل تنشزا را مرتفع ساخت.
تخصص و حرفه خانواده درمانی نسبتا جدید است و ظهور رسمی آن به دهههای 1940 ، 1950 و 1960 برمیگردد. در سال 1938 شورای ملی روابط خانوادگی شروع بکار کرد. در سال 1948 اولین اثر درباره زناشوئی درمانی توسط « بلامتیل من » منتشر شد و مطالعه خانوادههای اسکیزوفرنیک توسط « لایمن » صورت گرفت.
در خلال سالهای 1950 تا 1959 « ناتان آکرمن » رویکرد روان تحلیلی را برای کار کردن با خانوادهها مطرح کرد و « بیتسون » مطالعه الگوهای ارتباط را در خانواده آغاز کرد و « کارل ویته » اولین کنفرانس را درباره خانواده درمانی در سی ایسلند ایالت جورجیا برگزار کرد. اولین نشریه در خانواده درمانی در سال 1961 منتشر شد و شبکه ساز خانواده درمانی در سال 1976 و انجمن خانواده درمانی (AFTA) در سال 1977 شروع به کار کرد.
در خلال سالهای 1980 تا 1989 شیوههای تحقیق در خانواده درمانی متداول شد و رهبران جدیدی در خانواده درمانی ظهور کردند که بسیاری از آنان زن بودند. از سال 1990 به بعد رشد عضویت متخصصان در انجمنهای خانواده درمانی چشمگیر شد. خانواده درمانیهای متمرکز بر راه حل فراگیر شدند و بطور کلی جایگاه عمیقتری بین فنون درمانی حوزه روان شناسی پیدا کرد.
رویکردهای نظری اصلی در حیطه خانواده درمانی عبارتند از: خانواده درمانی روان تحلیلی ، خانواده درمانی تجربیاتی ، خانواده درمانی شناختی رفتاری ، خانواده درمانی ساختی ، خانواده درمانی استراتژیک و خانواده درمانی متمرکز بر راه حل.
صاحبنظران اصلی آن ناتان آکرمن ، ویلیامسون ، لایمن واین و تئودور کیدز هستند که شیوه درمان آنها ریشه در نظریه فروید دارد. در این شیوه فرایندهای ناهشیار اعضای خانواده به یکدیگر مرتبط دانسته میشوند و اعتقاد بر این است که بایستی روی نیروهای ناهشیار که آسیب را بوجود آوردهاند، کار کرد. نقش درمانگر یک معلم یا والد یا مفسر تجربه است. فنون درمانی عبارتند از: تحلیل رویا ، انتقال ، رویارویی ، تاریخچه زندگی ، تمرکز بر نقاط قوت.
نظریه پردازان عمده آن ویرجینیا سیتر ، کارل ویته کر ، فرد دوهل و ... هستند که معتقدند مشکلات خانواده از سرکوب احساسات ، خشکی و انعطاف ناپدیری ، فقدان آگاهی ، مرگ عاطفی و استفاده بیش از حد از مکانیزمهای دفاعی ریشه میگیرد.
در این رویکرد خانواده درمانگر تلاش میکند انعطاف پذیری ، صمیمیت ، عزت نفس ، پتانسیل برای تجربه را در خانواده افزایش دهد و از فنون مجسمه سازی ، صحنه آرایی خانوادگی ، شوخی ، مصاحبه با عروسکهای خانواده ، هنردرمانی خانواده ، بازی نقش ، بازسازی خانواده و ... استفاده میشود.
نظریه پردازان عمده آن ویلیام مسترز ، ویرجنیا جانسون ، جوزف ولپه ، بندورا و ... هستند. این شیوه درمانی بر اساس نظریههای رفتاری و شناختی معتقد است، رفتار از طریق پیامدها ابقا یا حذف میشود. رفتارهای نامناسب را میتوان اصلاح کرد. همینطور شناختهای غیر منطقی را میتوان اصلاح کرده و در نتیجه در تعامدات و رفتارهای زوجی یا خانوادگی تغییر ایجاد کرد.
درمانگر نقش یک معلم و متخصص تقویت کننده رفتارهای مناسب را بازی میکند. در این رویکرد از فنون درمانی تقویت منفی ، تعمیم ، خاموش سازی ، اقتصاد پتهای ، گریز ذهنی ، عبارات مقابلهای منطقی ، سرمشق دهی و ... استفاده میشود.
سالوادور مینوچین ، مونتالوو ، فیشمن ، روزمن و ... نظریه پردازان اصلی این شیوه از خانواده درمانی هستند که کارکرد خانواده را متضمن ساخت خانواده ، زیر منظومهها و مرزها میدانند. درمانگران نقشه خانواده را بطور ذهنی ترسیم میکنند و در پیاده کردن ساخت مناسب خانواده تلاش میکنند و در واقع همچون کارگردان تئاتر عمل میکنند. فنون درمانی عبارتند از: بازسازی ، الحاق ، تشدید پیامها ، مرزسازی و ... .
خانواده درمانیهای استراتژیک ، سیستمی و متمرکز بر راه حل
این سه رویکرد روشمدار و کوتاه مدت هستند که هر سه مرهون کار میلتون اریکسون میباشند و از میراث مشترکی برخوردارند. هدف ، شیوه کار و فنون مورد استفاده در این سه رویکرد مشابه یکدیگر است و از فنونی چون باز تعبیر ، کمرنگ کردن تعبیر و تفسیر ، تعیین تکالیف شاق ، تکیه بر فرایند سوالات حلقوی ، تمرکز روی راه حلهای فرضی ، تعیین کردن تشریفات و ... استفاده میشود.
از نظریه پردازان استراتژیک جی هی لی ، ریچارد فیش و از نظریه پردازان سیستمی بوسکلو ، کارل تام و از نظریه پردازان متمرکز بر راه حل ایمسوبرگ و دیویس را میتوان نام برد.
خانوادههایی که از فرایند خانواده درمانی بهره میبرند، عبارتند از: خانوادههای دارای عضو معتاد یا بیمار روانی و همچنین خانوادههای دارای عضو مبتلا به اختلالات جسمی که به نحوی روی کارکرد خانواده تاثیر گذاشته است ، خانوادههای طلاق گرفته ، ازدواج مجدد کرده ، فوت یکی از اعضا ، خانوادههای دارای مشکلات اقتصادی ، فرهنگی و ... .
خانوادههای دارای مشکل اغلب به صورت غیر مستقیم مثلا مشکلات تربیتی کودکان ، ناراحتیهای روحی یکی از اعضا و یا تصمیم گیریها و کمک برای حل مشکلات سطحیتر به متخصصان مشاوره و روان شناسی مراجعه میکنند و در طول مشاورههای فردی نیاز به توجه به نقش خانواده در بروز مشکل شکل میگیرد و برحسب رویکرد درمانگر ، روند درمان تداوم مییابد.
نوشته شده توسط: پیمان کوره پز | آخرین ویرایش:- | نظرات()
برچسب ها: خانواده درمانی ، خانوادههای دارای مشکل ، مشکلات خانواده ، رفع مشکلات خانوادگی ، روان تحلیلی ،
قواعد شوخی در زندگی مشترک!
شنبه 28 آبان 1390 11:26 ق.ظنوع مطلب :روانشناسی خانواده ،
وقتی دو نفر با هم آشنا می شوند، اوایل رابطه، فاصله هایی با هم دارند که ناشی از خجالت و رودربایستی و عدم شناخت یکدیگر و نبود صمیمیت است؛ اما هر چه این ارتباط پیش می رود، فاصله کمتر می شود و بعد از ازدواج می توان گفت فاصله کاملا از بین می رود و زن و شوهر به هم نزدیک می شوند.
حاصل از بین رفتن فاصله ها صمیمیت است؛ یعنی همسران با هم صمیمی می شوند و از هم خجالت نمی کشند.
شوخی حالتی است که در صمیمیت پیش می آید. شوخی حالتی مثبت در ذهن است و موقعی ایجاد می شود که فردی، موضوعی ناهمخوان، غیرمنتظره یا سرگرم کننده را بگوید یا انجام بدهد یا موقعیتی با همین توصیف برای کسی اتفاق بیفتد که دیگران را بخنداند.
اما در زندگی مشترک همیشه شوخی باعث خنده نمی شود. گاهی شوخ طبعی زیاد باعث دلخوری می شود. وجود شوخی در زندگی مشترک لازم است و نبود آن و خشکی رفتار همسران با هم می تواند مشکل ساز شود. در ادامه به نکات بیشتر و دقیق تری راجع به شوخ طبعی همسران اشاره می کنیم.
● شخصیت های شوخ طبع
شوخ طبعی خصلتی است که بعضی افراد از آن برخوردارند. افراد شوخ طبع معمولا از خنداندن دیگران لذت می برند. این افراد زیاد می خندند و اهل لطیفه گفتن و تعریف کردن خاطرات خنده دار هستند و اتفاقات را از دید طنز می نگرند.
ادامه مطلب
نوشته شده توسط: پیمان کوره پز | آخرین ویرایش:- | نظرات()
برچسب ها: شوخی ، روانشناسی شوخی ، زندگی مشترک ، شوخی در زندگی مشترک ، قواعد شوخی در زندگی مشترک ،